ناگفته های پنهان زندگی

آخرین مطالب

واکسن

يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۲۰ ق.ظ

دیروز تو اداره بودم خاله زنگ زد که پسرتو بردار ببر واکسن هاری بزنه. چون قرار بود از دکتر مرکز سئوال کنه و بعدش بهم خبر بده.

منم سریع مرخصی گرفتم رفتم خونه طبق معمول پسره آویزونم شد تا شیر بخوره حدود 5 دقیقه بهش شیر دادم و با مامانم بردیمش مرکز بهداشت بخش هاری

یه کارشناس جوون اونجا نشسته بود خیلی هم خوش برخورد بود بهم گفت امکان اینکه اون سگ خونگی هاری داشته باشه خیلی کمه. ولی چون سن بچه تون خیلی کمه ما معمولا ریسک نمیکنیم و دستورالعمل داریم که حتما واکسن بزنیم.

واکسنش سه مرحله ایه.

اولین مرحله شو دیروز زدم. پسرم خیلی گریه کرد معمولا واکسنهای قبلیش یه چند دقیقه گریه میکرد تموم میشد ولی اینبار خیلی گریه کرد. دلم سوخت . چون داشتم رانندگی میکردم نمیتونستم بهش شیر بدم تا ساکت بشه.

به محض اینکه رسیدیم خونه بهش شیر دادم خورد و سریع خوابید. 3 ساعت کامل خوابید. تکون هم نخورد. نمیدونم چرا.

وقتی بیدار شد یه کمی غذا خورد بعد بردمش پارک. کلی بازی کرد و شیطونی کرد و من و دنبال خودش دووند تا همسر اومد و با هم رفتیم پسره رو گذاشتیم خونه خواهرم خودمون رفتیم کلاس زبان.

حالا نگران دو مرحله دیگه شم. دلم نمیخواد بخاطر اشتباه ما بچه مون واکسن بزنه درد بکشه و گریه کنه. عذاب وجدان دارم. کاش نزدیک سگ نمیبردیمش.

امروز پرستار بچه زنگ زد گفت زود میخواد بره. ساعت 11 و نیم میره. مامانم تنهایی نمی تونه از پس این بچه بر بیاد. احتمالا میرم می یارمش اداره.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۱۴
پرنسس معتمد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی