نامگذاری فرزند
بالاخره انتخاب شد. البته من همچنان مرددم و چندان راضی هم نیستم. ولی خب اسم بهتری پیدا نکردیم.
پسرم اسمش آدرین شد. یعنی همسر دید که من خیلی تو تصمیم گیری مرددم گفت پس بسپار به من. بذاریم آدرین.
بنظر میرسه دیگران هم این اسمو بیشتر می پسندن. ما هم گفتیم فعلا اوکی. تا اطلاع ثانوی و در صورت پیدا نشدن نام بهتر اسمش همینه دوستان عزیزم.
ماه رمضون سخته تو اداره کار کردن. بهمون کوفت هم نمیدن. قدیما حداقل دو تا قطره چای میریختن تو حلقمون. الان اونم ازمون دریغ میکنن.
تو آیه دوم آیت الکرسی میگه هیچ اجباری در دین نیست. پس چرا تو این مملکت همه چی اجباریه؟
جمعه رفته بودیم بابل ملاقات پدر همسر تو راه برگشت هر چی فکرشو بکنید خوردیم. حتی بستنی هم لیس زدیم. به همسر گفتم اگه ما رو بگیرن من عذرم موجهه باردارم و نمیتونم روزه بگیرم ولی تو رو صد در صد جریمه میکنن شلاقت هم میزنن تازه.
گفت داریم تو مملکتی زندگی میکنیم که اگه تو خیابون چیزی بخوری میبرنت شلاقت میزنن. این همه عقب موندگی رو کجای دلم بزارم؟
البته باهاش موافقم. ولی خب چه میشه کرد. همینه دیگه. باید بار و بندلیو ببندیم و از این مملکت متواری شیم.
من معمولا تو تصمیمگیریها خیلی سریع عمل میکردم. ولی تو قضیه اسم بچه و تعیین نوع زایمان اصلا نمیتونم تصمیم بگیرم.
با هرکسی صحبت میکنم نظرم برمیگرده. یکی میگه طبیعی خوبه میگم باشه طبیعی می زام. یکی میگه نه بابا طبیعی چیه وسطش می مونی و به غلط کردن می یفتی. بعد میگم ای وای راست میگه ها چه کاریه؟ سزارین میکنم. خیلی شیک و مجلسی میرم میخوابم بچه م نیم ساعت بعد بغلمه.
بعد میگن ولی سزارینم بعدش حتی یه خمیازه هم بکشی درد شدید میکشی. میگم وای نه همون طبیعی میزام.
بعد میگن ولی طبیعی ممکنه چسبندگی و بخیه و ..... بگیری و پدرت در می یاد. میگم ای وای چه کاریه خب؟ همون سزارین میکنم.
آخرش نفهمیدم باید چیکار کنم.
دکتر خودم که خیلی سختگیره و زیر بار سزارین بی مورد نمیره. اما میشناسم دکتری رو که سزارین میکنه. باید تصمیم بگیرم اگه قرار به سزارین باشه باید همین الان دکترمو عوض کنم.
وایییییییییییییییی من چرا نمیتونم تصمیم بگیرم. نمیشه سزارین کنم ولی درد نکشم؟؟؟؟؟؟؟
اصلا چرا زایمان انقدر سخته؟ بخدا ما خانمها گناه داریم. چرا انقدر در حقمون اجحاف شده؟
چرا همه بدبختیا مال ماست؟ چرا دختر زاییده شدیم؟