ناگفته های پنهان زندگی

آخرین مطالب

شب یلدای امسال

چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۳ ق.ظ

کاش میشد یه جوری از زیر این مهمونی شب یلدا در رفت. حوصله ندارم اصلا. نمیدونم باید چه لباسی بپوشم. لباسای قبلیم که اندازم نیست. لباسهای جدید بارداری هم که گرفتم دیگه خیلی گشاده. زیاد خوشم نمی یاد.

کلی خرید دارم ولی اصلا حال ندارم برم انجامشون بدم.

قرار بود این هفته یه خانمی بیاد خونمون خونه رو تمیز کنه. ولی کنسلش کردم چون ظهر روز پنج شنبه مراسم چهلم پدر همکارم هست و باید برم اونجا. چون هم اتاقیمه و خیلی با هم صمیمی هستیم نمیتونم نرم.

اینروزها هوا خوبه. هنوز زمستونی نشده. روزها آفتابه. شبها هم خب سرده. ولی باز فعلا قابل تحمله. چون من خیلی سردم میشه یه جورایی از زمستون می ترسم.

سه ماه پاییز هم داره تموم میشه به سلامتی. دو تا سه ماه دیگه هم بگذره نی نی رو میتونم ببینم.

پریشب خوابشو دیدم. اولین باری بود که خوابشو میدیدم. تو خواب همون چیزی رو دیدم که دلم میخواست باشه. حالا نمیدونم این مدل خوابها چقدر صحت داره. ولی خب زیاد هم مهم نیست.

بعد از اینکه رفتم دکتر برای معده ام چند تا قرص بهم داد که حالمو بهتر میکنه. از الان نگران اینم که وقتی قرصها تموم بشه باید چیکار کنم. البته دوباره باید برای نشون دادن سونو باید برم دکتر.

هفته دیگه باید برم سونو غربالگری و آزمایش مربوطه. بعد نتیجه رو ببرم دکتر. تا اونموقع قرصهام تموم میشه. اگه همچنان مشکل داشتم راجبش با دکتر صحبت میکنم.

یه مشکل دیگه ای که دارم بیخوابی شبونمه. شبها بطور اتومات ساعت 12 بیدار میشم و تا ساعت 3 الکی بیدارم. این خودش باعث احساس خواب آلودگی و خستگی روزانه ام میشه. مشکلات غذا خوردن و معده درد و رفلاکس معده هم که سر جاش هست.

واقعا دارم روزشماری میکنم این دوره زودتر تموم بشه. نمیخوام ناشکری کنم. ولی این شرایط رو اصلا دوست ندارم. خیلی دلم برای زمانی که حالم خوب بود تنگ شده.

دلم میخواد خوب باشم. سرحال باشم. عادی باشم. نمیدونم یه جورایی کم آوردم.

کاش حداقل غذا خوردن برام لذت بخش بود. یه انگیزه ای داشتم. البته دکترم گفت این وضعیت تا 2-3 هفته دیگه خوب میشه. امیدوارم که همینطور باشه. چون خیلی آزاردهنده ست.

کابینت خونمون رو هم دارن وصل میکنن. نصفه نیمه انجام شد. گاز صفحه ای و هود و سینک و سرویس روشویی توالت رو هم خریدیم.

فقط مونده شیر ظرفشویی و شیر روشویی توالت. برای شیر ظرفشویی میخوام دومنظوره شیلنگ دار بگیرم. ولی نمیدونم چه مارکی بگیرم که بهتر باشه.

دستگاه تصفیه آب هم باید بگیریم. کمدها و کتابخونه رو هم سفارش دادیم درستشون کنن.

بعد میمونه دیوار ال سی دی که باید طراح دکوراسیون داخلی بیاد اینکارو هم ردیف کنه. بعد باید بریم سراغ پرده ها. بعد هم لوستر باید بخریم.

لوسترهای این خونه رو نمیتونیم ببریم. مناسب اونجا نیست.

بعد به سلامتی میتونیم اسبابکشی کنیم. فکر نمیکنم تا قبل از عید کارمون تموم بشه. خیلی کار داریم.

خود مسئله اسباب کشی هم داستانیه برای خودش. خیلی دوست داشتم خودم یواش یواش ببرم وسایلو توش بچینم ولی با این حالم نمیتونم.

حداقل کاش برای عید خونه خودمون باشیم. 3 ماه بیشتر نمونده. واقعا خونه صفر خریدن این دردسرها رو هم داره. اگه خونه 4-5 سال ساخت میخریدیم. همه چیش تکمیل بود میتونستیم سریع اسباب کشی کنیم. این همه هم هزینه اضافی نداشتیم. تازه خونه هم چون صفر نبود میتونستیم با قیمت پایین تری بخریم. نمیدونم اصرارمون برای خونه صفر چی بود.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۹
پرنسس معتمد

نظرات  (۹)

۲۹ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۷ مژگان از گرگان

خریداتون مبارک باشه. خونه صفر خیلییی خوبه! من اصلا خونه های کارکرده (حتی 1 سال کارکرده) رو دوست ندارم. تازه شنیدم خونه ی صفر خوش بیار هم هست. ان شاالله برای شما هم خوش بیار باشه. منم شیر آشپزخونه مون رو دومنظوره گردفتم ولی شلنگ دار نیس! مارکشو یادم نیس وگرنه میگفتم. خونه صفر خوبیش اینه از صفر تا صدش باب میل خودت طراحی میشه! کابینت کاغذ دیواری شیرآلات و ... ولی خونه کارکرده رو باید همونطوری که هست بپذیری که به نظر من اصلا خوب نیس! راستی برای دیوار پشت ال سی دی (در قالب راهنمایی) یه طرحی رو انتخاب کنید که نیاز به نظافت دائمی نداشته باشه و زود زود هم خاک نگیره! ما برای دیوار ال سی دی میخواستیم از این مدلهای سنگ ها برجسته کار کنیم ولی دیدم اینا خیلی زود به زود خاک میره لای درزهاو تمیز کردنش هم خیلی سخته! برای همین کاغذ دیواری زدیم رفت پی کارش! راستی ترمو وود ( چوب نسوز) هم تازه مد شده. اونم قشنگه ولی اونم فکر کنم همین مشکل خاک گرفتنه رو داره.

ان شاالله کارای خونه  رو تموم کردین حتما عکسشو بذار مام ببینیم! باز نشه حکایت اون عکسایی که قرار بود گذاشته بشه و هیچوقت گذاشته نشد! :))

پاسخ:

مرسی عزیزم. آره خب اینکه همه چی رو میتونیم طبق سلیقه خودمون بخریم خوبه ولی مشکل اینجاست که اصلا توان برای گشتن و خرید کردن ندارم. برای دیوار ال سی دی احتمالا ازکناف استفاده کنیم. ولی طراح دکوراسیون فرمودن بهتره از سنگ کورین استفاده کنین. والا بنظرم خیلی هزینه میشه. نمیدونم فعلا منتظریم ببینیم خودش چه طرحی میده. منم از سنگ آنتیک خیلی خوشم می یاد نمیدونم چرا ازش استفاده نمیکنیم. ترمووود رو هم باید برم سرچ کنم ببینم چیه. اگه قشنگتر و به صرفه تر باشه از اون استفاده میکنیم.

عکسشو قول میدم میذارم. فقط آماده بشه خونه ام.

تازه بعدش یه پروژه دیگه دارم. سیسمونی.................................

۲۹ آذر ۹۶ ، ۱۱:۱۲ بانوی تیر ماهی
سلام بانو جان
چشم به هم بزنی این دو سه هفته هم گذشته ;-)
یلدا رو مگه کجا دعوتین ؟ ایشالا که بهت خوش بگذره
اتفاقا خونه ی صفر و نو خوبه که همه چی باب میل خود آدم خواهد شد ;-) من خونه ی نوساز بیشتر میپسدم
خواهر نداری بیاد کمکت ؟
پاسخ:

سلام عزیزم.

چشمامو چند بار به هم زدم. پس چرا نگذشت؟؟!!!!!!!!!!!

یلدا ما جایی دعوت نیستیم. ولی همسر عزیز و ددری ام خودش خودشو خونه مادربزرگش دعوت کرده. اونجا هم همه فک و فامیلش حضور دارن. منم اسقاط. اصلا حال و حوصله شب زنده داری ندارم.

خونه نوساز خوبه ها ولی آدم باید ذوق و شوق خرید داشته باشه. ذوقشو دارم.  فقط حالشو ندارم. من همیشه از خرید کردن لذت میبردم. چرا اینطوری شدم!!!!!

یک عدد خواهر دارم فقط  که خودش یه سر داره هزار سودا. فرصت اینکه بیاد بهم کمک کنه رو نداره عزیزم.

آره سخته برای شما هر ماه یه سایزی میشین 
اینروزها هوای شهرما خفقان خوبه اونجا پاک و تمیزه آخیش میشه نفس کشید😉
انشاالله همون 2_3هفته دیگه حالت عالی بشه این همه اذیت شدنهات تموم شه 
حتما خونتون تکمیل شد برامون عکسشو بذااااار من عاشق دکوراسیون خونه ام 
ولی من باز خونه صفر ترجیح میدم با چندسال ساخت اینکه از اون شیر دستشویی تا هوود خودت باسیلقه خودت بذاری خیلی حس قشنگیه 
درعوض بعد عید میرین توخونه نو ساز و شیک و با یه اتاق مخصوص نی نی چشم بهم بزنی این روزا میگذره و رفتین خونتون 😍😍
پاسخ:

بدیش اینه که اصلا از لباس بارداریها خوشم نمی یاد. البته زیاد هم نگشتم.

هوای اینجا خیلی خوبه. تمیزه خدا رو شکر. هوای تهران هم خوب میشه انشاءالله. یه برف و بارون درست حسابی بیاد اوکی میشه.

2-3 هفته یه عمریه برای خودش. (خیلی نق میزنم به نظرت؟)

عکسشو حتما براتون میذارم.

موافقم حس قشنگیه. ولی آدم واقعا باید از نظر جسمی و روحی سالم باشه تا بتونه از خوشیهای زندگی لذت ببره. تازه میفهمم اینایی که مریضن چه زندگی سخت و طاقت فرسایی دارن. واقعا آدم باید قدر سلامتیشو بدونه.

مرسی عزیزم از دورنمای قشنگی که برام تجسم کردی.

ویییییی من ذوق خونه ی جدید شما رو دارم ایشالا با دل خوش بشینی پرنسس جونم ،ایشالا جیباتون پر پول باشه برای خرید لوازم مورد نیاز خونتون
کاش سابقه ی بارداری داشتم یه کم باهات همدردی می کردم خخخخخ ولی خوب تحمل کن به عشق نینی زیاد به خودت فشار نیار که زود خونه بچینی بری خداروشکر خونه ی غریبه نیستید که اگه زبونم لال مریض بشی یا زیاد کار کنی دکتر بهت استراحت مطلق بده از کار و زندگی می افتی آروم و یواش ایشالا همه چیز جور میشه ،خواهرم پیاده رویشو زود شروع کرد دکتر دو ماه آخر استراحت مطلق داد خودش از خونه و زندگیش افتاد مامانمم همینطور فقط حوصله کن ایشالا صحیح و سالم نی نی به دنیا بیاد  
پاسخ:

مرسی آیلین جونم. کاش اینجا بودی بعنوان اولین مهمون خونه ام پذیرات بودم. جیبامون رو فعلا با وام های متعدد پر کردیم که از پس این خرجها بر بیایم.

کاش همزمان با هم باردار بودیم هم تو نق میزدی هم من. بعد با هم همدردی میکردیم.

آره راست میگی از استراحت مطلق بودن خیلی بدم می یاد. آدم حوصله ش سر میره. من اصلا نای پیاده روی ندارم.

ولی بیشتر مراقب خودم هستم که کارم به اونجاها نکشه عسیسم.

سلام
حق با دکتره. بعد چهار ماه حالات جسمی طبیعی می‌شه. بعد هر چی بخوری بهت می‌چسبه. خیلی حال می‌ده خلاصه. خوابم وضعیتش بهتره. این روند ادامه داده تا سنگین و گردالو بشی. 
پاسخ:
سلام عزیزم. وای نمیدونی چقدر منتظر همچین روزی هستم که حالم خوب باشه و غذا بهم بچسبه. خوابم اصلا خوب نیست ولی به اندازه مشکلات گوارشی آزاردهنده نیست. سنگین و گردالو هم میشم میدونم. ولی دیگه اواخره. فکر کنم قابل تحمله. راستی مهتاب جون منم میخونمت. از وب آیلین پیدات کردم. از نوشته هات خوشم می یاد.
۲۹ آذر ۹۶ ، ۱۵:۳۱ بـانـوی بـرفـی
وای عزیزم خونه صفر عالیه ما هم خریدیم مال ما کمد و کابینت و همه چی بوداما باب میل من نبود دیگه هم پولی نبود که عوض کنیم ولی الان دیگه آشپزخونه دلخواه خودته چون خیلی هم مهمه
کاش عکس خونتون رو واسمون بزاری مخصوصا اشپزخونه که من عاشقشم
مبارکتون باشه عزیزم
یه کم تحمل کن عزیزم منم تو دوران بارداری هی غر میزدم که تموم بشه از بس بیحال بودم و حالم بد میشد بعد که میرفتم دکتر یه چیزایی میدیدم که از این حرفام پشیمون میشدم
سعی کن غذا بخوری اگه نه بچه ریزه میزه میشه مثه دختر خودم
یلداتون هم پیشاپیش مبارک
پاسخ:

یه چیزی بگم؟ رفتم خونه مون کابینت رو دیدم. انقده خوشم اومد. انقده ذوق کردم. راست میگی خیلی خوبه همه چی طبق سلیقه خود آدم باشه. عکس خونه رو براتون میذارم. اول کارهای خونه تکمیل بشه و بعد تمیز بشه. بعد براتون عکس رو میذارم.

من کلا آستانه تحملم تو بیماری خیلی پایینه. بخاطر همین احساس میکنم کم آوردم. فعلا که دارم روزها رو میشمارم این 2 هفته هم بگذره و من حالم خوب بشه.

غذا میخورم. اگه نخورم معده م بیچاره م میکنه.

یلدای تو هم مبارک عزیزم.

منم متنفررررررم از شب یلدا،اینکه مجبورم برم خونشون.کاش حداقل میفتاد جمعه که مجبور تشم دوبار پشت هم ببینمشون خخخ

خب پس چیزی نمونده حالت بهتر بشه،این مدت رو هم تحمل کن.

اتفاقا خونه صفر خریدن که بهتره،همه چی باسلیقه خودت ونظرخودته وتو اولین کسی میشی که وارد اون خونه شدی،اولین کسی میشی که استفادشون میکنی و نیازی نیست کثیف کاری های ملت رو ببینی.
خونه ما تقریبا دو ماهه آماده شد،حالا اپن ما مدل دار بود خیلی طول کشید درستش کنه وگرنه زودترهم آماده میشد،ان شاالله عید خونه خودتی و لذت میبری
پاسخ:

هر هفته جمعه میرین خونشون؟ خب حق داری خوشت نیاد. البته مادر و پدر همسر من هم وقتی برگردن اینجا احتمالا ما هم هر هفته باید بریم دستبوسی.

دارم تحمل میکنم. (البته به سختی)

کاملا با نظرت راجب خونه صفر موافقم. نمیدونم اون روز که این پستو نوشتم چرا انقده غر زدم.

خونه شما هم مبارکه. انشالله که به خوشی توش زندگی کنین و خونه جدید براتون اومد داشته باشه.

بی صبرانه منتظر فردا هستم که بیای و از حال واحوالت بگی زلزله هم اومده نگرانتم پرنسس جونم 
پاسخ:
اینجا زلزله نیومد عزیزم. ولی خواهرشوهرم اینا تو کرج بودن و تمام شب تو ماشین خوابیدن. اینجا خداروشکر امن و امان بود.
۰۲ دی ۹۶ ، ۱۳:۲۴ خـــانمِ کـــوهنـــورد
الهی عزیزم ..

من درکت میکنم چون خودمم شاغلم .. تنها راهش فکر نکردن و سر خودتو شلوغ کردنه .. اینکه حال و حوصله هم نداری طبیعیه .. میگذره و تموم میشه منم از شرکت میومدم میخوابیدم فقط .. خیلیم بهم مزه میداد ولی توان نداشتم رسیدم به ۴ ماه خوب شدم الانم خوابم به نسبت زیاد هست ولی از شدتش گذشته..

خونه نو هم خوبیای خودشو داره .. اگر فکر میکنی کسی باهات هم نظر و عقیدس بسپر به اون یا خودت اینترنتی کارهاتو انجام بده .. نیافتی کف بازار بخوای بگردی ها..

همه ما این دورانو گذروندیم فقط باید سرگرم باشی .. اتفاقا خیلی خوبه که درگیر خرید هستی روزات زود می گذرره .. خودتو بزار جا اون مامانایی که استراحت مطلق هستن و حتا تا سر کوچه هم نمیرن ! 

پس بدون وضعیت تو خیلی خیلی بهتره.


پاسخ:

سلام کوهنورد جونم. اول صبحی انرژی مثبت خوبی ازت گرفتم. راست میگی بالاخره تموم میشه و حالم خوب میشه.

من خوابم کم شده. خیلی بد میخوابم. درصورتیکه من خیلی خوابالو بودم.

کارهای خونه رو خودم و همسر انجام میدیم. راستش نمیتونم بسپارم به یکی دیگه. فکر میکنم خودم بهتر تصمیم میگیرم.

آره هرچی بیشتر سرگرم باشم روزها زودتر و راحتتر میگذره.  ولی خداییش استراحت مطلق بودن خیلی سخته. خیلی وحشتناکه.

نباید  ناشکری کنم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی