بیش فعال
دیروز یه عالمه کار کردم. هم تو اداره خیلی فعال بودم. هم تو خونه. تازه حدود یه ساعت هم پیاده روی کردم. وقتی رسیدم خونه هم رفتم تو آشپزخونه سه مدل غذا درست کردم.
یعنی مرغ رو از روز قبل درآورده بودم از فریزر گذاشته بودمش تو یخچال.
دیروز به محض اینکه رسیدم خونه مرغ رو گذاشتم آب پز بشه بعد که پخت و خلالیش کردم دیدم خیلی زیاد شد با خودم فکر کردم چیکارش کنم. اول با یه مقدارش الویه درست کردم. دیدم زیاد اومده بقیه شو یه مقدار کوکو مخصوص درست کردم. مابقی رو هم شاورما درست کردم.
چون مرغ اگه تو یخچال بمونه بو میگیره بدم می یاد. باید همون روز تبدیل به غذا بشه.
اینجوری شد که الان تو یخچال سه مدل غذا دارم خیالم راحت شد حداقل تا دو روز غذا درست کردن ندارم.
دیشب ساعت 10 خوابیدم از بس خسته بودم. ولی صبح وقتی بیدار شدم حس کردم خوابم کافی بود. سرحال بودم.
راستی یه چیزی که خیلی برام جالبه اینکه من امسال تو پاییز و زمستون اصلا سرما نخوردم. با وجویکه هر روز تو هر هوایی پیاده روی کردم. من همچنان رو حرفم هستم و هر روز از یه جایی تا خونه پیاده میرم.
خیلی وقتها هوا خیلی سرد بود و من مستقیم در معرض باد بودم ولی بازم سرما نخوردم.
حالا فهمیدم چرا اروپاییها تو هر هوایی راحت بیرون میرن. مثل ما نازک نارنجی نیستن تا دو قطره بارون میبینیم می چپیم تو خونه از کنار بخاری تکون نمیخوریم. خداییش خیلی لوسیم. تازه خونه رو هم انقدر گرم میکنیم که بیشتر باعث سرما خوردنمون میشه.
البته این پیاده رویها خیلی خوبه ولی من حدود 2-3 هفته خیلی تو غذا خوردن ناپرهیزی کردم ناراحتم حس میکنم دارم تپلی میشم. باید دوباره بیام رو فرم. اگه بتونم تا عید فقط 2 کیلو کم کنم عالی میشم. فعلا که از اول همین هفته شروع کردم مراعات کردن.
دلم میخواد عید بریم خارجه. حوصله مهمانداری ندارم. ماشالا یکی دوتا هم نیستن. این میره اون می یاد. خیلی خسته کننده ست.
از طرفی خب سفر هم خسته ام میکنه. کاش میشد یه چند روز تو خونه استراحت مطلق داشتم و کلا خستگیهامو میریختم پایین دوباره سرحال میشدم ولی نمیشه. راستی من روکش مبلهام یه خرده کدر شده میتونم با شامپو فرش تمیزشون کنم یا روکشها رو در بیارم بندازم تو ماشین لباسشویی؟
---
روکشارو بنداز ماشین و خلاص- کی جون داره بسابه اخه